از مشکلات و آسیب های دوستی دختر و پسر قبلا برایتان زیاد گفته ایم. اما این بار شاید بد نباشد نگاه متفاوت تری به این مساله بیندازیم. این که دخترها درباره دوستی با یک پسر چه فکری می کنند و این دوستی از نگاه پسران چه شکلی دارد.
دخترها تصور میکنند دیدگاه پسرها همانند آنها است و همینطور بالعکس. اساس روابط دوستی، شناختن دیدگاهها و طرز فکر جنس مخالف در روبهرو شدن با وقایع و اتفاقات است، تا بتوان از این تجربه در زندگی مشترک استفاده کرد. اما این یک اصل گمشده در روابط دوستی دختران و پسران است. دختران تصور میکنند پسران تشنه احساسات هستند و پسران نیز تصور میکنند دختران نیاز جنسی زیادی دارند.
پسران در روابط دوستی به هوس و غریزه ج ن س ی خود بیشتر بها میدهند و پس از اولین ارتباط ج ن س ی دچار وابستگی جنسی میشوند یعنی رابطه جنسی آنها گستردهتر میشود. آنها در تمامی ملاقاتهای بعدی دنبال فرصتی برای تأمین این نیاز هستند و تا زمانی که طرفشان پاسخگوی این نیاز باشد این رابطه ادامه دارد. اما هر زمان که طرفشان از رابطه جنسی خودداری کند یا اخلاق و رفتار پسر تغییر میکند یا مدام بهانهگیری میکند یا آن رابطه را برهم میزند.
دختران تا زمانی که به فردی احساس نداشته باشند و وابستگی احساسی پیدا نکنند نمیتوانند رابطه ج ن س ی را با آن فرد تجربه کنند. ترجیح میدهند این رابطه از روی عشق و دوطرفه باشد. از اینکه بدون احساس تن به چنین رابطهای بدهند بیزارند. دختران پس از رابطه ج ن س ی دچار وابستگی بیشتری میشوند و بیشتر دوست دارند مورد توجه احساسی طرف مقابل قرار بگیرند. در اکثر روابطی که در آن رابطه ج ن س ی را تجربه کردهاند ولی رابطه دوستی آنها به اتمام رسیده دچار افسردگی موقتی میشوند. بیشتر تمایل دارند دوست داشته شوند تا اینکه دوست بدارند. آنها میتوانند بارها حس عاشقی را تجربه کنند. این در حالی است که پسرها فقط یکبار عاشق میشوند و اولین عشق را فراموش نمیکنند. آنها اگر واقعاً کسی را دوست داشته باشند، هرکاری برای بهدستآوردنش میکنند و بهاصطلاح به آب و آتش میزنند. ولی اشکال اینجاست که همه انرژی خود را قبل از ازدواج صرف طرف میکنند.
نیازهای احساسی و حتی ج ن س ی زنان پس از ازدواج بیشتر از دوران قبل از ازدواج است، به همین دلیل است که مدام از سردی همسر خود شکایت دارند. دختران قبل از ازدواج تمایل دارند طرفشان بهسمت آنها بیاید، که این مورد بعد از ازدواج دگرگون میشود؛ این زنان هستند که بهسمت همسر خود میروند و مردان در اینباره تلاشی نمیکنند. نکته بسیار مهم اینکه بسیاری از دخترها و پسرها با شنیدن این مطالب و بررسی آسیبهای جدی این روابط میگویند: از کجا معلوم که این آفات در دوستی ما بهوجود آید؟ هر قاعدهای استثنایی دارد؛ از کجا معلوم که ما استثنای این قاعده نباشیم؟ این افراد گمان میکنند که رابطه آنها از روابط دیگران عمیقتر و مستحکمتر بوده و فقط روابط دیگران، سست و بر پایه علاقه جنسی بنا شده است.
دختر میگوید: دوستم گفته، که فقط مرا بهخاطر خودم میخواهد نه برای سوءاستفاده ج ن س ی. در مقابل پسر هم میگوید: بیچاره دختر، نمیداند هدف واقعی من ازدواج و خوشبخت کردن او نیست. حالا که پسر اعتماد دختر را جلب کرده است و با زرنگی هم به دختر قبولانده که او را زن آیندهاش میداند و بهعنوان شریک زندگی دوستش دارد، زمینه را برای منظورش مهیا میبیند و به او میگوید که ما اکنون از طریق قلبهایمان باهم زن و شوهر هستیم، چرا تا فراهم شدن زمینه ازدواج، خودمان را از لذت ج ن س ی محروم کنیم. بیا از همین حالا رابطهای ج ن س ی برقرار کنیم.
متأسفانه بعضی از دخترها هم برای اینکه رضایت پسر را جلب کنند مرتکب این اشتباه بزرگ میشوند و تقاضای رابطه ج ن س ی او را قبول میکنند. غافل از اینکه پسرها هیچوقت با کسی که قبلاً با او دوست بودهاند و یا رابطه ج ن س ی داشتهاند، هرگز ازدواج نمیکنند.
متأسفانه بعضی از دخترها هم برای اینکه رضایت پسر را جلب کنند مرتکب این اشتباه بزرگ میشوند و تقاضای رابطه ج ن س ی او را قبول میکنند. غافل از اینکه پسرها هیچوقت با کسی که قبلاً با او دوست بودهاند و یا رابطه ج ن س ی داشتهاند، هرگز ازدواج نمیکنند و برای ازدواج هم بهدنبال دختری هستند که قبلاً با کسی رابطه نداشته است. دخترها نیز با این اشتباه نه تنها خودشان را ارزان فروختهاند، بلکه پسران با دیدن این رفتار، آنها را افرادی هرزه تلقی میکنند. چون پسرها این کار دختران را بهحساب سست بودنشان میگذارند و میگویند، اگر فرد دیگری هم این تقاضا را داشته باشد، احتمال دارد که به او هم جواب مثبت بدهد.
البته مطلب بالا، یکی از حالات دوستی دختر و پسر بود که پسرها با وعده ازدواج، دخترهای جوان را خام میکنند و به سوءاستفاده ج ن س ی از آنها میپردازند.
حالات دیگری هم برای این رابطه قابل تصور است، که در زیر به چند نمونه از آن اشاره میکنیم:
الف) برخی دخترها میدانند که پسرها قصد ازدواج ندارند و پسرها نیز علناً به طرف مقابلشان میگویند که قصدشان از این دوستی برای شناخت و ازدواج نیست. آنها فقط برای خوشگذرانی باهم شریک جنسی و دوست میشوند و به این طریق میخواهند از تنهایی دوران مجردی فرار کنند.
بعضی از دخترها حاضر به دوستی با این قبیل پسرها هستند و قصدشان را از این رابطه، تخلیه احساسات و ارضای غیراخلاقی ج ن س ی خودشان معرفی میکنند. آنها گمان میکنند هرکاری که غریزهشان بخواهد، میتوانند بکنند و میگویند: شوهر آیندهمان از کجا خواهد فهمید که ما در گذشته روابط ج ن س ی داشتهایم؟
تا آنجا که بتوانند، با جنس مخالف رابطه برقرار میکنند، ضمن اینکه مخارج خوشگذرانی خود را از طریق تنفروشی تأمین میکنند و بهاصطلاح، با یک تیر دو نشان میزنند. آنها با خود میگویند بعد از ازدواج، اینطور روابط را کنار خواهیم گذاشت. ولی نمیدانند حتی اگر هم بخواهند، دوستپسرشان از این روابط، به این سادگیها ـ بعد از ازدواج آنها ـ نخواهند گذشت.
اتفاقاً میگویند اکنون موانع هم از میان برداشته شده و وقت برداشت محصول نقشههای شوم گذشتهمان است. چراکه برخی از پسرها خیلی زرنگ هستند و بیشتر برای بعد از متأهلشدن دختر برنامهریزی میکنند؛ در دوران دوستی از او عکس یا فیلم تهیه میکنند و این مدارک را برای بعد از ازدواج دخترها بهمنظور اخاذی ج ن س ی نگه میدارند و در وقت مناسب طی تماسی با دختر، تهدید میکنند که اگر با آنها رابطه ج ن س ی برقرار نکند، عکس، فیلم و یا صدای ضبطشده او را به همسرش میدهند. فاششدن این موضوع عواقب وحشتناکی را برای دختر در پی خواهد داشت. باعث میشود زندگی مشترک او نابود و در بین فامیل آبرویش از بین برود و به دلیل خیانتش، برای ازدواج مجدد، به سراغش نخواهد رفت.
اینجاست که دختر بهرغم میل باطنی، برای فاشنشدن رابطه دوران مجردیاش، به رابطه ج ن س ی با دوستپسر قبلیاش تن میدهد و خیانت آن دختر مجدداً در دوران متأهلی رقم میخورد. فاششدن این خیانت مجدد، ممکن است خودکشی دختر را به دنبال داشته باشد.
ب) در بین دخترها کسانی هستند که از سادگی و پاکی بعضی از پسرها سوءاستفاده و آنها را در دام عشق پوشالی خودشان گرفتار میکنند. هر روز به بهانههای مختلف از جمله سالگرد تولد، جشن تولد فلان دوست، خرید لوازم آرایشی ـ بهداشتی، خوشگذرانی در کافیشاپ، خرید کارت شارژ موبایل و... شروع به خالیکردن جیب پسرها میکنند. این کار آنها هم بدون هزینه نیست و باید در عوض نیازهای جنسی پسر را برآورده کنند؛ که آنهم به قیمت ازدستدادن نجابتشان تمام میشود.
ج) تعداد اندکی از پسرها با نشاندادن جسارت، محبت، عشق پاک و... همه عمرشان را بهپای معشوقشان میگذارند.
تعداد این دسته از افراد، خیلی کم است، چون پسرها اگر واقعاً کسی را دوست داشته باشند، با او دوست نمیشوند، سعی میکنند با آنکه دوستش دارند ازدواج کنند. در این گروه هم آفاتی وجود دارد، در برخی از موارد دخترها با دیدن یک پسر خوش تیپتر، شیفته میشوند و به پسر عاشقپیشه پشت میکنند.میگنا.به وفادار ماندن این دخترها هم نمیشود اعتماد کرد. بعضی از دخترها نیز در دوستی با پسری که قصد شناخت برای ازدواج دارد، همان رفتاری را بروز میدهند که انگار در میهمانی هستند.
د) دختر و پسر رابطه دوستیشان را با جنس مخالف، به رابطه دوستی با دو همجنس تشبیه میکنند و میگویند ما اصلاً احساس نمیکنیم که با جنس مخالف دوست هستیم ما یک دوست اجتماعی هستیم؛ براساس خلقت انسان، هر جنس فقط برای جنس مخالفش نیروی جاذبه تولید میکند نه برای همجنس خودش، بنابراین دختر و پسر هم اگر همجنساند، پس چرا برخلاف طبیعت همدیگر را دفع نمیکنند، بلکه بالعکس همدیگر را جذب میکنند؟! پس هر عقل سالمی تأیید میکند که این حرف برخلاف طبیعت و کذب محض است.
ه) دخترها و پسرها برای کسب تجربه و مهارت در زندگی باهم دوست میشوند، ولی نمیدانند که همیشه اولین تجربهها هستند که به یاد میمانند. آنها تجربههای به یادماندنی را با فرد بیگانهای تجربه میکنند نه با بهترین یارشان.
آن چیزی که از یاد این دختران و پسران فراموش شده، جایگاه تعهد و وفاداری به همسر آیندهشان است. آنها این موضوع را باید بدانند که اگر میخواهند همسر آیندهشان هم متعهد باشد و به آنها وفادار بماند، باید خودشان هم متقابلاً به آنها وفادار باشند
و) بالاخره گروه آخر مربوط به پسرهایی است که هیچچیز به جز ارضای ج ن س ی و خوشگذرانی برایشان مهم نیست و اصلاً خودشان را در قیدوبند تشکیل خانواده نمیدانند. هر روز با یکی هستند و تا آخر عمر هم تنوعطلب باقی میمانند. این افراد، مشتریان زن خاص خودشان را دارند و هیچوقت هم سیر نمیشوند مگر در زیر خروارها خاک.
در انتهای این بحث سنگین و پرپیچ و خم باید بگوییم، آن چیزی که از یاد این دختران و پسران فراموش شده، جایگاه تعهد و وفاداری به همسر آیندهشان است. آنها این موضوع را باید بدانند که اگر میخواهند همسر آیندهشان هم متعهد باشد و به آنها وفادار بماند، باید خودشان هم متقابلاً به آنها وفادار باشند. اینطور نیست که به تبع نفس، در مجردی هرکاری که خواستیم انجام دهیم و بعد انتظار داشته باشیم که در زندگی مشترکمان یک فرد پاک و مقدس نصیبمان شود.
منبع:
migna.ir